اول سه قسمت قبل را حتما خوانده باشید و اینک حکایت همچنان باقیست دوران جوانی
و اما ناقلان اخبار که به قد قد همی بیافتادند روایت کنند: که معجزه چون پشت لب سیاه بدید و نیرو در بازوان بسیار زیاده و یاران همه اماده. پس همت دو چندان بکرد و کمر سفت بست تا راه پر فضیلت عدالت گست مهرورزانه را هموار سازد بدین سان بود که اتفاقی شگرف مسیر زندگی اقای معجزه را کمپلت متحول نمود بطرز خفن
حکایت کننده چنین گوید: شبی بس ظلمانی که صداهای عجیب غریب از ان دور دستها بیامد اقای معجزه قصه ما در خوابی شگرف چنین دید:که او در دشتی بزرگ که بسان گربه میمانست بر گرده دراز گوشی سوار است و بر جناب الاغ نیشتر میزند اما الاغ یارای همراهی نیست منزلی بیش نگذشته بود که الاغ بیفتاد و سقط ........ادامه در بلاگ
و اینک قسمت پنجم داستان یک ابر معجزه به غایت بسیط مهر ترکانه مهرآور:
و اما وزقان جیغ بنفش بکشیدند و حکایت همی بکردند:
که چون اقای معجزه ما امر بر او مستولی بگشت و خواب بر وفق مراد بدید و کشف نمود که خیلی میدانست و نخبگی بر او فوران نمود پس زیپ شلوار بالاتر کشید و بادی بر قبقب مبارک بیانداخت و موها را الا گارسونی شانه بزد و لبخند ژکوند بر لب بیانداخت و ندا بداد یاران را که امروز دگر روزی دگر باشد و ما میتوانیم!!!!!!!!!!!!!!
مریدان خاصه به طرفه العینی در سه سوت دور او حلقه بزدند و بر کول یکدیگر سوقلمه بزده ....... ادامه در وبلاگ
خسته نباشی ننه، من نزدیک خانه خدام, انقدر نزدیک که می تونم گلدسته های مسجد الحرام رو از اینجایی که نشستم ببینم. اینجا طنین صدای الله اکبر ایرانی ها دل آدم رو می لرزونه. براتون دعا می کنم. به امید روزی که ایران دور از دورنگی ها و سبز سبز باشه..
سلام مادر جان الله اکبر خیلی دل انگیزه اما بعضی ها نمی دونم چرا خیلی از این طنین می ترسن. من هر شب میرم بالا و میبینم همه دارن میگن، منم می گم. اما یه روز که داشتم میگفتم ریختن بالا پشت بوم و همه رو بردن کلانتری، جات خالی تا جا داشت به ما لطف کردن که اسم خدامونو بردیم، هر چی گفتیم چرا گفتن خفه شید شماها اختشاش گرید!!!!!!!!! من هرچی فکر کردم نفیمدم کلمه (خدا بزرگ هست) یعنی اغتشاش؟؟؟؟؟؟ چرا اینقدر از این کلمه می ترسن؟
یه مقام مسئول که خیلی مسئولیت داشت به خبر گذاری درپیت ما گفت الله اکبر خیلی خوبه ولی یک سری انسان خائن ازش سوء استفاده می کنن که اغتشاش کنن خدا هم راضی نیست. پس باید همشون رو بگیریم و تو 20:30 نشون بدیم تا درس عبرت بشه برای بقیه و بعد هم در معل عام با جرثقیل 30 متری دارشون بزنیم.
دوستان! متاسفانه عکس های بسیاری از مردمی که در این مدت در راهپیمایی های صلح آمیز شرکت نموده اند، در سایت گرداب گذاشته شده است تا به اصطلاح شناسایی شوند!!!! راهی وجود دارد که با استفاده از آن می توان این سایت مسموم و ضدانسانی رو از کار انداخت:
برای اینکار به وبلاگ زیر رفته وکارهای خواسته شده را انجام دهید http://andisheparsi.persianblog.ir/ لطفا یک دقیقه وقت خود را بگذارید و این کار را انجام دهید
آبي يا قرمز ؟ بيا تو کل کله همه هستن
پاسخحذفاول سه قسمت قبل را حتما خوانده باشید و اینک حکایت همچنان باقیست دوران جوانی
پاسخحذفو اما ناقلان اخبار که به قد قد همی بیافتادند روایت کنند: که معجزه چون پشت لب سیاه بدید و نیرو در بازوان بسیار زیاده و یاران همه اماده. پس همت دو چندان بکرد و کمر سفت بست تا راه پر فضیلت عدالت گست مهرورزانه را هموار سازد بدین سان بود که اتفاقی شگرف مسیر زندگی اقای معجزه را کمپلت متحول نمود بطرز خفن
حکایت کننده چنین گوید: شبی بس ظلمانی که صداهای عجیب غریب از ان دور دستها بیامد اقای معجزه قصه ما در خوابی شگرف چنین دید:که او در دشتی بزرگ که بسان گربه میمانست بر گرده دراز گوشی سوار است و بر جناب الاغ نیشتر میزند اما الاغ یارای همراهی نیست منزلی بیش نگذشته بود که الاغ بیفتاد و سقط
........ادامه در بلاگ
و اینک قسمت پنجم داستان یک ابر معجزه به غایت بسیط مهر ترکانه مهرآور:
پاسخحذفو اما وزقان جیغ بنفش بکشیدند و حکایت همی بکردند:
که چون اقای معجزه ما امر بر او مستولی بگشت و خواب بر وفق مراد بدید و کشف نمود که خیلی میدانست و نخبگی بر او فوران نمود پس زیپ شلوار بالاتر کشید و بادی بر قبقب مبارک بیانداخت و موها را الا گارسونی شانه بزد و لبخند ژکوند بر لب بیانداخت و ندا بداد یاران را که امروز دگر روزی دگر باشد و ما میتوانیم!!!!!!!!!!!!!!
مریدان خاصه به طرفه العینی در سه سوت دور او حلقه بزدند و بر کول یکدیگر سوقلمه بزده ....... ادامه در وبلاگ
ننه یعنی گوش های من سنگین شده؟آخه چند وقته الله اکبر شبا دیگه نمی شنوم
پاسخحذفآخی چه با احساسی ...ننه جون دوس داری هرشب بلند برات بگم بشنوی ؟
پاسخحذفننه اون چيزايي كه بين الله اكبر ميگن چي؟اونام دلانگيزه؟فكر كنم اونا بيشتر آگاه كنندست!!
پاسخحذفننه راسته که دوشنبه ساعت 4 همه در روزنامه اعتماد ملی جمع اند ؟
پاسخحذفخسته نباشی ننه، من نزدیک خانه خدام, انقدر نزدیک که می تونم گلدسته های مسجد الحرام رو از اینجایی که نشستم ببینم. اینجا طنین صدای الله اکبر ایرانی ها دل آدم رو می لرزونه. براتون دعا می کنم. به امید روزی که ایران دور از دورنگی ها و سبز سبز باشه..
پاسخحذفننه جون نري الله اكبر بگيا .......... سنگ ميشي ننه
پاسخحذف........
ننه نكنه همشون سوسك شن ننه؟؟!!
یه طنین تا اوج رویا
پاسخحذفسلام مادر جان الله اکبر خیلی دل انگیزه اما بعضی ها نمی دونم چرا خیلی از این طنین می ترسن. من هر شب میرم بالا و میبینم همه دارن میگن، منم می گم.
پاسخحذفاما یه روز که داشتم میگفتم ریختن بالا پشت بوم و همه رو بردن کلانتری، جات خالی تا جا داشت به ما لطف کردن که اسم خدامونو بردیم، هر چی گفتیم چرا گفتن خفه شید شماها اختشاش گرید!!!!!!!!!
من هرچی فکر کردم نفیمدم کلمه (خدا بزرگ هست) یعنی اغتشاش؟؟؟؟؟؟
چرا اینقدر از این کلمه می ترسن؟
نن جون یه وقت به رجب نگی بری لابلای این خس و خاشاکها الله اکبر بگه، برادرهایی که خیر و صلاح مارو می خان میان می برن جایی که عرب نی نینداخت.
پاسخحذفیه مقام مسئول که خیلی مسئولیت داشت به خبر گذاری درپیت ما گفت الله اکبر خیلی خوبه ولی یک سری انسان خائن ازش سوء استفاده می کنن که اغتشاش کنن خدا هم راضی نیست. پس باید همشون رو بگیریم و تو 20:30 نشون بدیم تا درس عبرت بشه برای بقیه و بعد هم در معل عام با جرثقیل 30 متری دارشون بزنیم.
پاسخحذفدوستان! متاسفانه عکس های بسیاری از مردمی که در این مدت در راهپیمایی های صلح آمیز شرکت نموده اند، در سایت گرداب گذاشته شده است تا به اصطلاح شناسایی شوند!!!! راهی وجود دارد که با استفاده از آن می توان این سایت مسموم و ضدانسانی رو از کار انداخت:
پاسخحذفبرای اینکار به وبلاگ زیر رفته وکارهای خواسته شده را انجام دهید
http://andisheparsi.persianblog.ir/
لطفا یک دقیقه وقت خود را بگذارید و این کار را انجام دهید
دهانت را می بویند مبادا گفته بشی الله اکبر
پاسخحذفآي گفتي ننه!
پاسخحذف