...غمین باغ مرا باشد بهار راستین: پاییز که با این فصل،من سر و صفای دیگری دارم من این پاییز در زندان،به یاد باغ بستانها سرود دیگر و شعر وغنای دیگری دارم... (قسمت کوتاهی از شعر در حیاط کوچک پاییز در زندان) اخوان ثالث
عیبی ندارد ننه...اصلا پاییز است و آسمانش را گرفته سخت در آغوش،ابر با آن پوستین سرد نمناکش...! خدا بزرگ است...پاییزباران زیاد می آید...نشد با برف های زمستانه منتظرشان باش...ولی وای به روزی که بهار بیاید و دوباره فصل گرما و خردادی دیگر...آنوقت دیگر بارانی هم نیست که چشم براهش باشی تا بیاید... ولی تو منتظر باش در پاییر و رمستان بارانی
ننه جونم سلام ! پیام یه ذره مثلا انگاری که شاید سر سوزنی آزاد شد ! میگه طرف من نیاین زیاد . به من زنگ نزنین زیاد . انگار قراره زندگی نکنه زیاد !!
ننه جونم , اون روزه که قرار بود روز قدس باشه سپاه ترسیده بود فیروزآبادی لرزیده بود ! یادته اون روز رو ؟! بارون اومد یکی دو نفر کنار من ( شاید هم بیشتر ) میگفتن : صل علی محمد اشک خدا درآمد . به نظرت حالا که این شعار رو دادن رنگ دکور دادگاه وقتی خدا اعتراف میکنه چه رنگیه ؟!
طولانی شد اینبارننه جان . اگه رسیدی به وبلاگم سر بزن ! ممنون . متن آخر
سلام.ننه.ان شاالله به حق بارانی که دعا در زیرش مستجاب است همه ی اسیران بی گناهمان آزاد شوند.و چشمان منتظر به دیدار عزیزان شاد. راستی ننه اینجا که نمی شود خیلی به کسی گیر داد و سیاسی نوشت اما من در وبلاگ خودم دلی از عزا از دست این عمو عزت در آوردم.خواستی یه نگاهی بینداز.
دلتان را صابون نمالید در رابطه با املت و نیمرو و دو رو نمیخوام حرف بزنم راجع به افاضات خارق العاده ان معجزه هزاره در باب شعارهای محوری دولت فخیمه مهرترکان میخواهیم داد سخن در دهیم؟؟!!
شعار رو که نیست سنگ پای قزوین است!!! هم نیست! سنگ کلیه مادگاسکاری است!!!
اخه ادم چقدر باید بچه خوب و نجیبی باشد که در مقابل هفتصد تا دوربین صاف صاف بگه ما ازاد ترین کشور دنیا هستیم؟؟! ما میخواهیم به دنیا یاد بدهیم که مهرورزی چیست عدالت کجاست چه کسی بهتر از من میتونه چیز کنه؟؟ ای دنیا جان مادرت بیا ادم شو ...... ادامه در بلاگ ننه خیلی وقت بود از اینکارا نکرده بودم هوس کردم بیاد گذشته از مطلبم بزارم یه طنزم راجع به کیهان و سوروس خاتمی نوشتم. بیا ننه جان
میگن با باد شمالی میآد... ننه مری پاپینز قدیمی یادته؟ اون با کدوم باد اومده بود؟ شندیم اینبار رجب رو اون برده، بره یکم تو دنیای قصه ها از دست دنیای ما راحت باشه، میاد، امّید که شاد میاد...
ننه جون بخدا روزی نیست که به حرفهای آقای کروبی در مورد سو رفتار با بازداشت شده ها فکر نکنم. خیلی دلم پره ننه خیلی شدم مثه ابر بهار آخه یه پسر که نباید انقدر گریه کنه نمیدونم چکار کنم ننه دلم خالی نمیشه بعضی غم و غصه ها تا آخر عمر با آدمند بعضی چیزا انقدر تاثیر وحشتناکی رو آدم میذارن که هیچوقت تاثیر بدشون رو آدم از بین نمیرن. همه وجودم خشم و نفرته. دیگه هیچوقت اون آدم سابق نمیشم.
ننه ....قربونت برم ...اومدم بین همون قطره ها بودم که اومدم...قطره هایی که از آسمون نگاه تو و ننه های دیگه می بارید...ولی تو حواست نبود ...پاکم کردی...پاکمون کردین....از این به بعد هر وقت بارون اومد آسمونو نگاه کن و تو قطره قطرش منو ببین که هستم ....ما رو ببین که هستیم....نشون به اون نشون که وقتی میایم زمین سبز میشه....حتی اگه پاییز باشه...
مادر جان
پاسخحذفخواهم آمد و سر هر کوچه چراغی ابدی روشن خواهم کرد
ما شیرازیا باران اول رو مقدس می دونیم
پاسخحذفبا اینکه ممکنه هنوز آلوده باشه اما هرچی بعدش بباره پاکه پاکه مادر
به این دل ببند نه آن
شاید نمیاد تا باران بیاید ...
پاسخحذف...غمین باغ مرا باشد بهار راستین: پاییز
پاسخحذفکه با این فصل،من سر و صفای دیگری دارم
من این پاییز در زندان،به یاد باغ بستانها
سرود دیگر و شعر وغنای دیگری دارم...
(قسمت کوتاهی از شعر در حیاط کوچک پاییز در زندان)
اخوان ثالث
این بار با رنگین کمان خواهم آمد
پاسخحذفما بر زميني هرزه روييديم
پاسخحذفما بر زميني هرزه مي باريم
ما هيچ را در راه ها ديديم
سلام ننه جان!
پاسخحذفمي ترسم آقا هم بيايد، رجب آقا و رفقا نيايند!!!
(نكته: اين آقايي كه ذكرش رفت هر آقايي مي تواند باشدهاااااااااا! مثلاً همان آقايي كه رفته نيويورك!!!)
صلی علی محمد اشک خدا در آمد ...
پاسخحذفسلام ننه رجب
پاسخحذفامیدوار باش،
حالا حالاها بارون می باره. انشا ا... رجب و دوستاش هم میان.
ما همه منتظرشون هستیم.
قربان تو: دوست رجب
ننه مگه رجبو کجا بردن که هنوز نیومده؟
پاسخحذفمادر رجب!
پاسخحذفامروزه نیامدن به معنی حضور است.
مگر نخواندهای تئوری [...] را؟ همانکه میگفت: [...]
عیبی ندارد ننه...اصلا پاییز است و آسمانش را گرفته سخت در آغوش،ابر با آن پوستین سرد نمناکش...!
پاسخحذفخدا بزرگ است...پاییزباران زیاد می آید...نشد با برف های زمستانه منتظرشان باش...ولی وای به روزی که بهار بیاید و دوباره فصل گرما و خردادی دیگر...آنوقت دیگر بارانی هم نیست که چشم براهش باشی تا بیاید...
ولی تو منتظر باش در پاییر و رمستان بارانی
ننه .
پاسخحذفتو 4 ماه 3تا وبلاگ نوشتم که 2 تاش مسدود شد .
زحماتمون به باد نره ننه !!
ننه رجب
پاسخحذفخدا منو ببخشه اما نمیدونم چرا چند وقته نسبت به ژرچم ایران یه حسی ژیدا کردم که قبلا سابقه نداشته!!!
ننه جونم سلام !
پاسخحذفپیام یه ذره مثلا انگاری که شاید سر سوزنی آزاد شد ! میگه طرف من نیاین زیاد . به من زنگ نزنین زیاد . انگار قراره زندگی نکنه زیاد !!
ننه جونم , اون روزه که قرار بود روز قدس باشه سپاه ترسیده بود فیروزآبادی لرزیده بود ! یادته اون روز رو ؟! بارون اومد یکی دو نفر کنار من ( شاید هم بیشتر ) میگفتن :
صل علی محمد اشک خدا درآمد . به نظرت حالا که این شعار رو دادن رنگ دکور دادگاه وقتی خدا اعتراف میکنه چه رنگیه ؟!
طولانی شد اینبارننه جان . اگه رسیدی به وبلاگم سر بزن ! ممنون . متن آخر
باران می آید و کسی را یارای آن نیست که بگوید نبار
پاسخحذفرجب ها هم می آیند هم چون باران
حتی اگر دیگر رجب ما میانشان نباشد...
سلام.ننه.ان شاالله به حق بارانی که دعا در زیرش مستجاب است همه ی اسیران بی گناهمان آزاد شوند.و چشمان منتظر به دیدار عزیزان شاد.
پاسخحذفراستی ننه اینجا که نمی شود خیلی به کسی گیر داد و سیاسی نوشت اما من در وبلاگ خودم دلی از عزا از دست این عمو عزت در آوردم.خواستی یه نگاهی بینداز.
باران بعدی در راه است مادر
پاسخحذفآخخخ...ننه چه گفتی ..... ! یکهو یک جورایی شدم ...! نزن این حرف ها را جان رجب !دلم ریخت .. اگر تا زمستان نیامد چه ؟
پاسخحذفمادر به من هم سری بزن
پاسخحذفشعرمون نمک نداره
سلام
پاسخحذفدلتان را صابون نمالید در رابطه با املت و نیمرو و دو رو نمیخوام حرف بزنم راجع به افاضات خارق العاده ان معجزه هزاره در باب شعارهای محوری دولت فخیمه مهرترکان میخواهیم داد سخن در دهیم؟؟!!
شعار رو که نیست سنگ پای قزوین است!!! هم نیست! سنگ کلیه مادگاسکاری است!!!
اخه ادم چقدر باید بچه خوب و نجیبی باشد که در مقابل هفتصد تا دوربین صاف صاف بگه ما ازاد ترین کشور دنیا هستیم؟؟! ما میخواهیم به دنیا یاد بدهیم که مهرورزی چیست عدالت کجاست چه کسی بهتر از من میتونه چیز کنه؟؟ ای دنیا جان مادرت بیا ادم شو ......
ادامه در بلاگ
ننه خیلی وقت بود از اینکارا نکرده بودم هوس کردم بیاد گذشته از مطلبم بزارم
یه طنزم راجع به کیهان و سوروس خاتمی نوشتم. بیا ننه جان
شاید این جمعه بیایم شاید
پاسخحذفمیگن با باد شمالی میآد...
پاسخحذفننه مری پاپینز قدیمی یادته؟ اون با کدوم باد اومده بود؟ شندیم اینبار رجب رو اون برده، بره یکم تو دنیای قصه ها از دست دنیای ما راحت باشه، میاد،
امّید که شاد میاد...
می آد ننه دیر و زود داره ولی ظالمان بدانند سوخت و سوز نداره.
پاسخحذفننه جون بخدا روزی نیست که به حرفهای آقای کروبی در مورد سو رفتار با بازداشت شده ها فکر نکنم.
پاسخحذفخیلی دلم پره ننه خیلی
شدم مثه ابر بهار
آخه یه پسر که نباید انقدر گریه کنه
نمیدونم چکار کنم ننه
دلم خالی نمیشه
بعضی غم و غصه ها تا آخر عمر با آدمند
بعضی چیزا انقدر تاثیر وحشتناکی رو آدم میذارن که هیچوقت تاثیر بدشون رو آدم از بین نمیرن.
همه وجودم خشم و نفرته.
دیگه هیچوقت اون آدم سابق نمیشم.
چه غم انگیز.کاش همه بیان...
پاسخحذفننه ....قربونت برم ...اومدم بین همون قطره ها بودم که اومدم...قطره هایی که از آسمون نگاه تو و ننه های دیگه می بارید...ولی تو حواست نبود ...پاکم کردی...پاکمون کردین....از این به بعد هر وقت بارون اومد آسمونو نگاه کن و تو قطره قطرش منو ببین که هستم ....ما رو ببین که هستیم....نشون به اون نشون که وقتی میایم زمین سبز میشه....حتی اگه پاییز باشه...
پاسخحذفسلام ننه رجب1 ... این روزا هم دلم گرفته هم امیدوارم ...کدومو باورکنم؟ ... دلم گرفته بود يه مطلب در مورد شهدانوشتم ... خوشحال ميشم نظرتو بدنم...
پاسخحذفسلام
پاسخحذفبهتره یه سری به کهریزک یا بیابونای اطراف بهشت زهرا بزنید!!!
ببخشید میشه بگی فرق مردم با ملت چیه؟؟!!
پاسخحذفباز باران با ترانه
پاسخحذفبا گهرهای فراوان می خورد بر بام خانه
ننه جان، دیدی با شریفی نیا چه کردن تو کنسرت گروه سون؟
پاسخحذفهرکی از مردم رو برگردونه، آخر عاقبتش همین میشه
دلم لک زده برای یه گریه سیر...
پاسخحذفگل گفت رجب!!!
پاسخحذفننه، دلم واسه دست خطت تنگ شده!
آن مرد می آید.
پاسخحذفآن مرد در باران می آید.
باران از آمدن مرد خبر می آورد.
بیا که غمگینم
پاسخحذفبا همه مردم شهر زیر باران باید رفت...
پاسخحذف