۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

آگهی 24 آبان

 


فرزندم رجب


 


یک شعر شکلات شور گفته برای تو...


یک شعر هم احسان برات‌پور؛


دور از تو هر چه بغض گلوی مرا فشرد
ای مادر رجب ، رجب از دوری تو مرد

در ازدحام سبز خیابان انقلاب
خود را به چار میخ چلیپای شک سپرد
 


از خوشحالی و این‌که این همه به فکر تو هستند دوستانت، اشکم درآمد ننه.


 


قربان تو؛ مادر رجب


 

۲۷ نظر:

  1. ننه منم می خوام بچت بشم! چی کارکنم؟

    پاسخحذف
  2. سلام ننه جون گل گلاب ما هم به فكر شما و اقازاده هستيم فقط ذوق شعري نداريم. (البته ذوق هاي ديگه داريم)

    پاسخحذف
  3. فرزندان شاعر مادر رجب
    زنده یاد قیصر امین پور این شعر را برای شما سروده است:
    شب عبور شما را شهاب لازم نیست
    که با حضور شما آفتاب لازم نیست

    در این چمن که ز گلهای برگزیده پر است
    برای چیدن گل، انتخاب لازم نیست
    ...
    کجاست جای تو؟ از آفتاب می پرسم
    سئوال روشن ما را جواب لازم نیست

    پاسخحذف
  4. پس چی فکر کردی ننه.
    فکر کردی ما به فکر رجب نیستیم؟؟
    بخدا روزی نیست که به رجب و رجبها فکر نکنم.
    شبی نیست که اشک نریزم
    درسته ننه یه پسر نباید انقدر گریه کنه
    ولی بخدا دست خودم نیست ننه
    هر شب بخاطر رجب و رجبها گریه میکنم.

    پاسخحذف
  5. ننه جون شما گریه نکن منم گریه ام می گیره.
    ننه جون من هم به عنوان یکی از رجب هات به داشتن چنین داداش رجب هایی افتخار می کنم!

    پاسخحذف
  6. بر لب بحر فنا منتظريم اي ساقي
    فرصتي دان كه زلب تا به دهان اين همه نيست
    نام حافظ رقم نيك پذيرفت ولي
    پيش رندان رقم سود و زيان اين همه نيست

    پاسخحذف
  7. سلام ننه خوشحالم که در این شرایط که از رجب دوری دوستان با شعراشون دلت شاد می کنن ننه وظیفه ی ماست که برات فرزندی کنیم ننه.

    پاسخحذف
  8. البته ننه من غ ام نه ق.دستت درد نکنه کلی ذوق کردم اسممو دیدم.

    پاسخحذف
  9. فرزندم شکلات شور
    این شعر جناب حافظ هم زیباست،مثل بقیه شعرهایش:
    دلی که غیب نمایست و جام جم دارد
    ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد

    به خط و خال گدایان مده خزینه دل
    به دست شاه وشی ده که محترم دارد

    پاسخحذف
  10. دوستان مادر رجب
    این شعر را هم رهی معیری گفته واسه اینکه اشک همه امان را یکجا دربیاورد:
    دی به مجلس بود خالی جای تو
    تا که وضعش بینی و خندی همی
    حمله ها کردند و برهم تاختند
    اصفهانی و نهاوندی همی
    جبهه می آراست آن یک بهر جنگ
    وین دگر می کرد صف بندی همی
    وین نه بهر مردم درویش بود
    کانچه کردند از برای خویش بود

    پاسخحذف
  11. فرزندم مترسک
    این شعر رهی معیری را با خط خوش بنویس، بعد کاغذش رو مچاله کن بنداز توی یک لیوان آب و ده بار با قاشق مربا خوری(قاشق چای خوری نباشه ها!!) در جهت عقربه های ساعت هم بزن و یک نفس سر بکش. اگه از اورژانس بیمارستان سردرنیاوردی می تونی بچه مادر رجب بشی!!:
    مار اگر گوید که مورم، بشنو و باور مکن
    دیو اگر گوید که حورم، بشنو و باور مکن
    گر بگوید روبه افسونگر نیرنگ باز
    کز فریب و حیله دورم، بشنو و باور مکن
    ور بگوید مرده خور کفتار کز بهر ثواب
    خادم اهل فتورم، بشنو و باور مکن
    ور بگوید سنگ پشتی بینوا از چابکی
    پهنه پیما چون ستورم، بشنو و باور مکن
    گر وزیری گفت کز تیمار خلق آشفته است
    بشنو و باور مکن زیرا که هذیان گفته است

    پاسخحذف
  12. فرزندم رجب
    انگار دیشب به چونه ام زرده تخم مرغ بسته ام !! اما حیفم آمد که این شعر جناب مولانا را ننویسم:
    مشکن دل مرد مشتری را
    بگذار ره ستمگری را
    رحم آر مها که در شریعت
    قربان نکنند لاغری را
    در ششدره ای فتاد عاشق
    بشکن در حبس ششدری را
    ای عشق برادرانه پیش آ
    بگذار سلام سرسری را

    پاسخحذف
  13. آفرین شکلات جان

    پاسخحذف
  14. رجب وقتی به دنیا اومد که کشور داشت مردانش رو از دست میداد
    رجب برای من سهراب ٍ اشکان ٍ و هزار هزار مرد و شیر زنی که یا نیستند یا به نبودن دعوت میشن
    رجب استعاره از تمام کسانی ست که مادرشون رو چشم به راه اند و ....
    مگه میشه رجب رو دوست نداشت؟

    پاسخحذف
  15. ررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررججججججججججججججججججججججججب کجایی؟

    پاسخحذف
  16. ننه
    امشب اشک من هم دراومد

    پزشک سرباز هم پزشک سرباز های قدیم

    خدایش بیامرزد

    پاسخحذف
  17. درود میخو بر مادر رجب!

    از چه رو خوشحالی ننه؟
    شاعر فرموده: «ای مادر رجب، رجب از دوری تو مرد!»
    آخر کمی رعایت کن دیگر ننه جان!

    ضمناً از همینجا درود ویژه‌ای خدمت «شکلات شور» ‌فرستاده و از ایشان به دلیل دیرکرد برای دستبوسی، پوزش می‌طلبم.

    پاسخحذف
  18. سلام

    ننه اگه اومدی و کار جدیدمو نقد کردی منم قول میدم که یه پیشنهاد توپ در مورد

    پست قبلیت برات بذارم.


    از طرف یه رجب جدید

    پاسخحذف
  19. سلام ننه
    خستم ننه....

    خدا نیامرزدش..

    ...

    پاسخحذف
  20. ننه آپ جدیدم تقدیم ب شما 0عکس شاه چراغ

    پاسخحذف
  21. سلام ننه
    منم میخوام عضو بشم ننه جا هست ماهم بیایم ؟؟؟؟؟
    ننه حمایتت میکنیم !!!!!!!

    رجب جان دوست داریم

    پاسخحذف
  22. خدا به دا متروی تهران برسه
    بیچاره بی بابا شد!!!!!!!!!!!

    پاسخحذف
  23. ننه جون این شعر رو دیشب با اشکهام واسه ات نوشتم:
    بشنو از مرگ آفرینان وطن
    چوب خشکی در میان پیرهن
    از برای ما حکایت ها نداشت
    وز جدایی ها شکایت ها نداشت
    چوب خشک اندر میان پیرهن
    کی بداند حال "نی"های وطن
    "نی"تهی گشته ست از جاه و مقام
    اینچنین آواز خوش دارد مدام
    نیکی آهنگش از بی رنگی است
    خوشتر از آهنگ "پیر چنگی"است
    چوب خشک اما در قید غناست
    چون میان خالی نکرده بی نواست
    گر نوایی دارد از "هو"نیست آن
    لرزه ای است از باد گردان زمان
    پس سخن کوتاه کن"نی" خم شود،"نا"سردهد
    چوب خشک اما از این "نا" بشکند

    پاسخحذف
  24. فرزندم هزار
    اگه تا ده روز دیگه، هر روزه تکرارش کنی بالاخره باورمون می شه!!!

    پاسخحذف
  25. با پوزش از زنده یاد سهراب سپهری:
    اهل تهرانم
    روزگارم گند است
    قفسی ساخته با نام اوین
    می فرستد همه یاران قدیم آنجا
    تا به نوشیدن پی در پی آن "آب خنک"
    که خنک نیست، کمی گرم و کمی آلوده ست
    دل تنهایی اشان تنگ شود

    او مسلمان است
    در سکوت سلول
    با خدایش که در آن نزدیکی است
    می کند راز و نیاز
    و نمازش را به هنگام سحر
    وقتی می خواند که بازجویش در خواب است

    اهل تهرانم
    روزگارم گنده
    دشمن از وضعیت ام خرسنده
    راستی می دونی
    گوشت کیلویی چنده؟!!!

    پاسخحذف
  26. فرزندم شکلات شور
    این شعر رو در جواب پرسش ات تحویل بگیر:
    چرا می پرسی از من از چه روی آشفته ام امشب
    تو ای باران
    چرا می پرسی از من از چه روی ابر سیاهی
    در کبود آسمان دیدگانم، قصد بارش کرده امشب
    تو ای باران
    هان، تو ای باران
    ندیدی دست سردت نسترن های درون باغ را خشکاند؟
    و من اینک
    درون کلبه باغ پدر
    در لذت بوییدن یک گل
    و یا گل کردن شوق تماشای پریدن های پروانه
    چشم می بندم و می خوابم
    اگر قصد تو از کوبش بر دیوارهای کلبه ام
    نهی من از این خواب شیرین است
    ببار، اما بدان بیدار بیدارم.

    پاسخحذف
  27. برای رجب و همه ی فرزندان این سرزمین:
    "گر بدین سان زیست باید پست
    من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
    بر بلند کاج خشک کوچه ی بن بست
    گر بدین سان زیست باید پاک
    من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
    یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک"

    پاسخحذف