ننه جون این معما که طرح کرده ای خیلی سخته اما من چهار گزینه واسه اش پیدا کردم: 1- توی آسانسور چلچراغ نمی بندن! 2- شما آسانسورت رو سوار شو به چلچراغ چیکار داری؟! 3- یارو تو آسانسور نمی رفت، چلچراغ هم با خودش آورده بود!! 4- چلچراغ به آسانسور می گه زیادی خوشی نکن، همیشه اون بالا نمی مونی!!!
سلام ننه اين اسانسورچي(كه تنها كسيه كه قصه ي بالا و پايين رفتنارو براي ما تعريف ميكنه...)_الهي فداش_كجاش شبيه رجبه؟ راستي يه راهنمايي براي اونايي كه نفهميدن اين اسانسورچي يكي يدونه كه بود و چه كرد :بريد تو وبش_الهي فداي دستختش_همين پايينه به اسم فال قهوه(زير باشگاه طرفداران)قربان شما
فرزندمhank خدارو شکر که منو از دربدری بین طبقات نجات دادی!! چند روزه که فکر می کنم که ننه ام چی می گه که من ازش سردر نمی آرم!! حالا خوبه که آسانسوره می رفته بالا نمی اومده پایین!!
فرزندم رجب فروغ فرخزاد نگاه عاشقانه ای به آفرینش داره توجه کن: انگار در مسیری از تجسم پرواز بود که یک روز آن پرنده نمایان شد انگار از خطوط سبز تخیل بودند آن برگ های تازه که در شهوت نسیم نفس می زدند بنظر شما اگر پرنده از فکر کردن خداوند به پرواز و اگر برگ درختان از فکر کردنش به رنگ سبز، خلق شده اند آنگاه خداوند به چه چیز می اندیشیده که انسان خلق گشته؟
ننه جان دیدی که با ما چه کردند، دیدی چه شد؟ دوستانم را گرفتند...کتکمان زدند و در آخر هم متهممان کردند... چرا ما هیچ کسی را نداریم تا بدبختی هایمان را با او درددل کنیم؟ چرا کسی نیست که به داد ما برسد؟ ننه... به نظرت خدایی هست؟
ننه !!!!
پاسخحذفاین آقا سانسورچی دیگه کیه؟ نکنه برادر ونزوئلایی ام باشه؟؟؟!!!
مادر با این اجنبیا تبادل لینک نکنیا!!!!!
پاسخحذفتازه به این رجب بگو آخه آدم عاقل با نمکی سوار آسانسور میشه؟
والا به خدا
ننه جون
پاسخحذفاین معما که طرح کرده ای خیلی سخته اما من چهار گزینه واسه اش پیدا کردم:
1- توی آسانسور چلچراغ نمی بندن!
2- شما آسانسورت رو سوار شو به چلچراغ چیکار داری؟!
3- یارو تو آسانسور نمی رفت، چلچراغ هم با خودش آورده بود!!
4- چلچراغ به آسانسور می گه زیادی خوشی نکن، همیشه اون بالا نمی مونی!!!
آري مادر
پاسخحذفكاش هزار طبقه مي بود آنجايش
به حاج خانم گفتم ديگر نرود مكه
پاسخحذفعكسش را بگذارد و زيارتش كند!!!
خدا از مادري كمت نكنه مطلب منم بخون!!!
پاسخحذففرزندم ماندا
پاسخحذفجناب مولانا فرموده:
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
درد من "جمهوری" "اسلامی" "ایران" است. درد تو چیه؟
فرزندم شکلات شور
پاسخحذفسایت ات باز نمی شه، چطوری مطلبت رو بخونم؟؟؟
فرزندمkz
پاسخحذفاینا یک مملکت رو بلدن به آتیش بکشن!! مال خودشون که نیست!! یک عکس که دیگه واسه اشون آب خوردنه!!
وای ننه ... تو هم 40چراغ میخونی؟!!
پاسخحذففرزندم زلايا بيا باز شد.
پاسخحذفمادر كجايي پس؟؟؟
سلام ننه اين اسانسورچي(كه تنها كسيه كه قصه ي بالا و پايين رفتنارو براي ما تعريف ميكنه...)_الهي فداش_كجاش شبيه رجبه؟ راستي يه راهنمايي براي اونايي كه نفهميدن اين اسانسورچي يكي يدونه كه بود و چه كرد :بريد تو وبش_الهي فداي دستختش_همين پايينه به اسم فال قهوه(زير باشگاه طرفداران)قربان شما
پاسخحذفننه مطلب طنز جدیدمو خوندی؟!!!
پاسخحذفگزارش شماره 3 کرکس به خرمگس!!!
مگه آسانسورم "چی" داره؟؟؟
پاسخحذففرزندمhank
پاسخحذفخدارو شکر که منو از دربدری بین طبقات نجات دادی!! چند روزه که فکر می کنم که ننه ام چی می گه که من ازش سردر نمی آرم!! حالا خوبه که آسانسوره می رفته بالا نمی اومده پایین!!
برم ببینم کی بی ناموسی کرده شبیه رجب شده!!
پاسخحذففرزندم رجب
پاسخحذفمی گن که عدالت یعنی برابری هم در برابر قانون و دم این تاج زاده هم گرمه! درسته ننه؟!
فرزندم رجب
پاسخحذففروغ فرخزاد نگاه عاشقانه ای به آفرینش داره توجه کن:
انگار در مسیری از تجسم پرواز بود که یک روز آن پرنده نمایان شد
انگار از خطوط سبز تخیل بودند آن برگ های تازه که در شهوت نسیم نفس می زدند
بنظر شما اگر پرنده از فکر کردن خداوند به پرواز و اگر برگ درختان از فکر کردنش به رنگ سبز، خلق شده اند آنگاه خداوند به چه چیز می اندیشیده که انسان خلق گشته؟
ننه جان
پاسخحذفدیدی که با ما چه کردند، دیدی چه شد؟
دوستانم را گرفتند...کتکمان زدند و در آخر هم متهممان کردند...
چرا ما هیچ کسی را نداریم تا بدبختی هایمان را با او درددل کنیم؟
چرا کسی نیست که به داد ما برسد؟
ننه... به نظرت خدایی هست؟
من میمیرم برای این آسانسورچی 40چراغ
پاسخحذفاز همه باحال تر مسعود کیمیایی و مسعود ده نمکی بودن