آگهی 11 دی

 

فرزندم رجب

 

همه چیز گل و بلبل است ننه؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 7 دی

 

فرزندم رجب

 

این تیرها مگر قرار نبود مشقی باشد ننه؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

---

 

فرزندم رجب

 

از صدا افتاده دیگه تار و کمونچه

مرده می‌برن کوچه به کوچه ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

---

 

فرزندم رجب

 

از دردی که تو می‌کشی

من گاز اشک‌آور نزده

اشکم در آمده است ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 5 دی تاسوعا و آگهی 6 دی عاشورا

 

فرزندم رجب

 

دیروز ندیدمت ننه

نرسیده به میدان انقلاب وایسا ننه.

شاید ببینمت.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 2 دی

 

فرزندم رجب

 

یک شب یلدای سرد داشتم من

لابد در آن چاردیواری تنگ و سرد

برای تو هر شبش یلداست ننه

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 30 آذر

 

فرزندم رجب

 

تسلیت می‌گویم ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 27 آذر

 

فرزندم رجب

 

امروز را بنشین خانه و تخمه بشکن ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 22 آذر

 

فرزندم رجب

 

این آسانسورچی ِ چلچراغ چقدر شبیه تو است ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

نقاشی رسیده

 

اثر بالا متعلق است به شهریار نمی‌دانم چند ساله از اینجا که برای رجب و مادرش فرستاده است. قربانت بروم ننه.

.

فرزندم رجب

 

به این نقاشی نمره‌ی چند می‌دهی ننه؟

نظرت در کل چیست ننه؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 16 آذر

 

فرزندم رجب

 

برای بزرگداشت روز دانشجو

از این‌ور خیابان دوانیدنم آن‌ور

از آن‌ور هلانیدنم این‌ور ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 15 آذر + آگهی 16 آذر

 

فرزندم رجب

 

بمیرم الهی ننه

روزت مبارک.

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 9 آذر

 

فرزندم رجب

 

یار دبستانی من، فرزندم

حک شده اسم من تو، رو تن این تخته‌سیاه ننه؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 3 آذر

 

فرزندم رجب

 

مایه‌ی "تالم" است یا مایه‌ی "تعلم"؛

مساله این است!

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 29 آبان

 

فرزندم رجب

 

برایم دعا کن ننه

میخواهم برایت دعا کنم

 

قربان توِ؛ مادر رجب

آگهی 24 آبان

 

فرزندم رجب

 

یک شعر شکلات شور گفته برای تو...

یک شعر هم احسان برات‌پور؛

دور از تو هر چه بغض گلوی مرا فشرد
ای مادر رجب ، رجب از دوری تو مرد

در ازدحام سبز خیابان انقلاب
خود را به چار میخ چلیپای شک سپرد 

از خوشحالی و این‌که این همه به فکر تو هستند دوستانت، اشکم درآمد ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 22 آبان

 

فرزندم رجب

 

همه‌ی فرزندان این سرزمین، رجب من هستند، ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

دعوت به همکاری!

 

فرزندان خوبم

دوستان رجب!

من یک مادر رجب تنها بیشتر نیستم که. می‌ترسم کاری راه بیندازم و به خاطر چشم ضعیفم و انگشت‌های پیرم نتوانم آن را به پایان برسانم. برای همین از شما کمک می‌طلبم. برای راه‌اندازی باشگاه طرفداران "مادر رجب" یا "فرزندم رجب" چه پیشنهادی دارید؟

- تاسیس یک وبلاگ مستقل

- لینک طرفداران در همین صفحه

- و...

و چه پیشنهاداتی برای فعال بودن و پویا بودن این باشگاه دارید؟

...

لطفا نظرات خود را به صورت کامنت منتشر شد.

لطفا تعارف نکنید.

لطفا از فکرهای تازه و کاربردی خود من را محروم نسازید.

لطفا بگویید آیا دوست دارید در این باشگاه به من یک کمی کمک کنید، چطور؟

...

قربان شما؛ مادر رجب

آگهی 17 آبان

 

فرزندم رجب

و باقی فرزندانم!

 

من فیل‌ام یاد هندستون کرده ننه!

می‌خواهم باشگاه طرفداران ننه رجب را راه بیندازم

و لینک یا ایمیل‌شان را بگذارم همین بغل که هی به هم پز بدهیم

اگر من را دوست دارید

یا دوستی دارید که من را دوست دارد

یا دوست دارید که با کسی که من را دوست دارد دوست شوید

یا هر چی یک حرکتی بکنید...

رجبم بیاد کیف می‌کند حتما

 

قربان همه‌تان؛ مادر رجب

+

ستاد حمایت‌های خودجوش و مردمی فرزندم رجب!

 

آگهی 15 آبان

 

فرزندم رجب

 

بهانه‌های ساده‌ی کوچک خوشبختی تو چیست مادر؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 8 آبان

 

فرزندم رجب

 

از خوشحالی دارم اشک می‌ریزم ننه

محمد قوچانی آزاد شد

تو کی برمی‌گردی مادر

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهي 26 مهر

 

فرزندم رجب

 

پارازيت هم پارازيت‌هاي قديم، ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 14 مهر

 

فرزندم رجب

 

فیس‌بوک هم عجب چیزی‌یه مادر

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 10 مهر

 

فرزندم رجب

 

موسوی یا مساوی؛ مساله این است.

Mousavi or Mosavi; that is the question

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

آگهی 5 مهر

 

فرزندم رجب

 

دارم می‌روم جلوی دانشگاه

نمی‌خواهم شعار بدهم، می‌خواهم کتاب بخرم

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 2 مهر

 

فرزندم رجب

 

باران هم آمد

تو نیامدی

 

قربان توِ؛ مادر رجب

 

آگهی 30 شهریور

 

فرزندم رجب

 

چیزی بگو حرفی بزن که آینه خسته نشه از بی‌کسی

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهي 25 شهريور

 

فرزندم رجب

 

خيلي دقت كن

كاري نكني كه دوباره دپرس شوي ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 21 شهریور

 

فرزندم رجب

 

خونه‌ی باهار کدوم وره؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 17 شهریور

 

فرزندم رجب

 

تو که نیستی، هر شبم احیاست

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 15 شهریور

 

فرزندم رجب

 

آن شعری که زیر لب داشتی زمزمه می‌کردی، کدام بود؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 12 شهریور

 

فرزندم رجب

 

از این‌ور تریلی پول و طلا می‌رود بیرون

از اون‌ور کشتی دزدهای دریایی می‌آید داخل ننه.

اصلا معلوم است جریان چیست مادر؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 10 شهریور

 

فرزندم رجب

 

قطبی قطبی که می‌گفتند همین بود؟

از این فوتبال چشمم آب نمی‌خورد ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 7 شهریور

 

فرزندم رجب

 

یک هُل دیگر بدهی روشن می‌شود.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 4 شهریور

 

فرزندم رجب

 

پلکم هی می‌پرد.

تعبیرش چه می‌شود؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 4 شهریور

 

فرزندم رجب

 

بیا موسیقی گوش کنیم ننه.

از این همه همهمه خسته شدم.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 2 شهریور

 

فرزندم رجب

 

دارم می‌روم امامزاده دم افطاری ننه.

چه دعایی برایت بکنم؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 31 مرداد

 

فرزندم رجب

 

آفت جامعه نادانی است ننه.

تازگی‌ها کتاب چه خوانده‌ای؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 29 مرداد

 

فرزندم رجب

 

من که این بیرون هستم بی تو هر روز برایم یک عمر می‌گذرد

تو که آن تویی هر ساعت برایت چطور می‌گذرد؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 28 مرداد

 

فرزندم رجب

 

روزنامه را بستند. آگهی‌ها را چاپ کنم روی بنر؟

یا بیلبرد اجاره کنم در اتوبان همت، ننه؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

 

 

آگهی 27 مرداد

 

فرزندم رجب

 

تلویزیون را گذاشتم دم در ننه.

یک دی.وی.دی برایم بخر.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 25 مرداد

 

فرزندم رجب

 

می‌دانی چقدر دلم برایت تنگ شده ننه؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 23 مرداد

فرزندم رجب

 

الله اکبر چه طنین دل‌انگیزی دارد ننه.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 22 مرداد

فرزندم رجب

 

فکر اقامت را از سرت بیرون کن.

زودی برگرد ننه.

اینجا دوستانت منتظر تو هستند.

 

قربان تو؛ مادر رجب

چایخانه سنتی فرزندم رجب

 

برای دیدن رجب راه درازی رفتیم. اما او نبود و کمی پیش از ما به تهران برگشته بود. این عکس را مادر رجب از من گرفته است.

آگهی20 مرداد

فرزندم رجب

 

مشکل رنگ پیراهن ورزشکارها را که حل کردند ننه.

فقط مانده رنگ سبز چمن استادیوم.

 

قربان توِ؛ مادر رجب

آگهی 19 مرداد

فرزندم رجب

شماره استاد شجریان چند است؟

می‌خواهم به جای کیهان ازش عذرخواهی کنم ننه.

قربان تو؛ مادر رجب

***

فرزندم رجب

همیشه دلم می‌رفت که رمضان از راه برسد

حالا غصه‌ام گرفته نکند بی‌صدای ربنا سفره پهن کنم

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 13 lمرداد

 

فرزندم رجب:

 

دیگر بوریا فال قهوه نمی گیرد؟

دلم برای فال قهوه تنگ شده ننه.

 

 قربان تو: مادر رجب

آگهی 9 مرداد

 

فرزندم رجب

 

دیروز آگهی مرا چرا روزنامه چاپ نکرد مادر؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 7 مرداد

 

فرزندم رجب

شنیدم لای در را باز کردند و یک‌سری آمدند بیرون.

ننه لای در نماندی که.

قربان تو؛ مادر رجب

 

***

 

مادر رجب

من دلم به یک پنجره هم خوش است مادر.

قربان تو؛ رجب

آگهی 6 مرداد

فرزندم رجب

قرار است فیلم همه را پخش کنند.

فیلمت را نبینم الهی ننه.

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 5 مرداد

فرزندم رجب

همه را دارند برکنار می‌کنند.

تو برکنار نشوی ننه.

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 4 مرداد

فرزندم رجب

چند وقتی است که به روسیه یک احساس خاص دارم ننه

قربان تو: مادر رجب

آگهی 3 مرداد

فرزندم رجب

حقوق بازنشستگی‌ام یکهو زیاد شد

بعدش یکهو کم شد

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 1 مرداد

فرزندم رجب

 

مادر بپا. دارند نقل و نبات پخش می‌کنند.

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهي 31 تير

فرزندم رجب

دلم هواي مشهد كرده است مادر. برايم بليت بگير.

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 30 تیر

فرزندم رجب

 

مادر اتو را از برق بکشم؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 28 تیر

فرزندم رجب

 

ننه هنوز راجع‌به فوتبالیست‌هایی که به خاطر دستبند سبزشان مجبور شدند از تیم‌ملی خداحافظی کنند، نامه یا بیانیه‌ای ندادی؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 27 تیر

فرزندم رجب

دیروز به جز تو و خاتمی و میرحسین شخصیت دیگری هم بود؟

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 26 تیر

فرزندم رجب

این شعر شمس لنگرودی را تقدیم این‌روزهای تو می‌کنم ننه؛

"پروردگارا

گریه نکن

همه‌چیز درست می‌شود"

دوستش داری مادر؟

 

قربان تو؛ مادر رجب

آگهی 25 تیر

فرزندم رجب

فردا به جز تو و خاتمی و میرحسین شخصیت دیگری هم هست؟

قربان تو، مادر رجب

فرزندم رجب

ننه راه‌اندازي وبلاگ در بلاگفا كه نوعي براندازي نرم محسوب نمي‌شود ننه؟

قربان تو؛ مادر رجب




‌